آیا انسان واقعا «اختیار» دارد؟ اسپینوزا پاسخ میدهد
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۹۲۸۵۴
باروخ اسپینوزای فیلسوف، مفهومی قابلتامل از آزادی و اختیار را ارائه کرده که فهم شهودی ما از این موضوع را به چالش میکشد. به عقیده او، در حالی که فقط خداوند دارای آزادی و اختیار مطلق است، انسانها تنها به طور نسبی مختار هستند.
به گزارش فرادید، اسپینوزا میگوید آزادی واقعی با تصدیقِ ضروری بودن رویدادها و موقعیت ما در زنجیرۀ علّی طبیعت به دست میآید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پرتره باروخ اسپینوزا، ۱۶۶۵
باروخ اسپینوزا روز ۲۴ نوامبر ۱۶۳۲ در آمستردام به دنیا آمد. او در یک جامعه یهودی بزرگ شد اما در جوانی تحت تأثیر طیف وسیعی از سنتهای فلسفی از جمله آثار دکارت قرار گرفت. سرانجام، رشد ایدههای خود او، منبعی برای بحث و جدل در جامعۀ یهودی و نهایتا منجر به تکفیر او توسط کنیسه آمستردام در سال ۱۶۵۶ شد.
حتی در مقطعی، یک یهودی متعصب سعی کرد او را ترور کند. ژیل دلوز میگوید: «گاهی اوقات اتفاق میافتد که یک فیلسوف محاکمه شود، اما به ندرت با تکفیر و سوءقصد به جانش در ابتدای کار مواجه میشود» (۱۹۸۸، ص ۶).
اسپینوزا برای ساخت ابزار نوری لنز میتراشید و این کار منبع اصلی درآمد او شد. او با وسایل کمی زندگی میکرد و تنها تجملِ زندگی او کتاب بود. او حتی کمکهای مالی دوستان ثروتمند خود را رد میکرد.
اسپینوزا از تراشیدن لنزها از نظر عملی و استعاری راضی بود. او علاقه داشت واقعیت را با دقت بیشتری ببیند و به دیگران کمک کند بهتر ببینند. او خواستار آزادانه اندیشیدن بود. او در مقطعی نپذیرفت در هایدلبرگ سخنرانی کند، چون میترسید آزادی فکرش را محدود کند. همانطور که دلوز اشاره میکند، او نمیخواست به کسی فرمان دهد یا حتی او را متقاعد کند، بلکه فقط میخواست شیشه را شکل دهد یا عدسی را برای این دید آزاد الهامگرفته جلا دهد (۱۹۸۸، ص ۱۴). حالا میتوانیم با یک ایده ساده اما جذاب شروع کنیم: مفهوم او از آزادی به «واضح دیدن» مربوط میشود.
مبانی متافیزیکی اسپینوزاپرتره رنه دکارت اثر فرانس هالس، ۱۶۴۹-۱۷۰۰
پیش از پرداختن به مفهوم آزادی یا اختیار، لازم است خیلی خلاصه تفسیر متافیزیکی اسپینوزا از جهان را که در کتاب «اخلاق» او بیان شده، ترسیم کنیم. سه مفهوم مورد نیاز است: جوهر، صفات و حالات.
جوهر به یک موجود قائم به ذات و مستقل اشاره دارد که جز خود مستلزم چیز دیگری برای وجودش نیست. جوهر ذات زیربنایی هر چیزیست و بنابراین نامتناهی و ابدی است. اسپینوزا از این امر به عنوان خدا یا طبیعت یاد خواهد کرد و آن را به اصطلاح لاتین causa sui مینامد.
صفات، کیفیات جوهر هستند. صفات در واقع حالات گوناگون جوهر هستند که تعدادشان هم نامتناهی است. اما از نظر اسپینوزا انسانها تنها دو مورد از این صفات را میشناسند: فکر و امتداد. علاقهمندان به دکارت ممکن است Res cogitans (اندیشه) و Res extensa (امتداد) او را به یاد بیاورند.
اما برخلاف آنچه در فلسفۀ دکارت گفته میشد، برای اسپینوزا این دو صت از هم منفک نیستند بلکه در حقیقت حالات گوناگون یک جوهر (یعنی خدا) هستند؛ بنابراین، اسپینوزا نیازی به این نداشت که خودش را برای تعیین شیوۀ ارتباط نفس و بدن به زحمت بیاندازد. زیرا از نظر او نفس و بدن در واقع دو صفت یک جوهر یا دو روی یک سکه هستند.
در نهایت، حالات روشهای خاص و متناهی هستند که در آنها، جوهر خودش را بیان میکند. حالات مانند امواج بیشمار یک اقیانوس هستند. یک درخت، یک انسان، یک ساختمان و یک صندلی، همگی حالات جوهر هستند.
به دنبال این ایدهها، حالات همیشه با حالات دیگر در ارتباط هستند، آنها به هم وابسته هستند، به این دلیل که، طبق تعریف، جوهر به یک موجود قائم به ذات اشاره دارد. اما من و شما وجود را انتخاب نکردیم. ما پیامد علل خارج از خودمان هستیم. ما برای زیستن به دیگر چیزها وابسته هستیم. اسپینوزا استدلال میکند که بنابراین «آزادی اراده» یا همان اختیار در حقیقت یک توهم است.
گاهی اوقات، ما تصور میکنیم میل مثلاً خوردن کیک شکلاتی، محصول اراده ماست. اما در واقع، این به سادگی به این معناست که ما عللی را نادیده میگیریم (که ما را به حالات دیگر مرتبط میکند) که منجر به آن میل میشود؛ عللی مانند انگیزههای بیولوژیکی یا تبلیغاتی؛ به گفته اسپینوزا «نوزاد بر این باور است که با اراده آزاد خودش شیر میخورد». توهم اراده آزاد به ناتوانی در این درک مربوط است که ما حالات جوهر خدایی هستیم.
برخی تصور اسپینوزا از خدا را مرتبط با پانتئیسم (همه خدایی) تفسیر کردهاند. در فلسفۀ اسپینوزا خداوند فراتر از واقعیت (یک موجود متعالی) نیست بلکه همۀ واقعیت است؛ خدا جهان هستی است.
آزادی مطلق خداوندتعریف آزادی در بخش اول کتاب «اخلاق» بسیار جالب است. اسپینوزا مینویسد: «آن چیز آزاد نامیده میشود که صرفاً به اقتضای ماهیت خودش وجود داشته باشد، و کنشهایش به خودی خود تعیین شود» این تعریف در حال حاضر با توصیف مشترک و شهودی ما از آزادی در تضاد است.
برای نمونه، فرد میتواند آزادی را قدرت انجام کاری بدون متوقف شدن یا زندانی و برده نبودن تعریف کند. در مقابل، آزادی برای اسپینوزا مربوط به «متکی بودن به خود» است. این تنها معنای آزادی از نظر اوست.
اگر این درست باشد، پس خدا تنها موجودی است که میتواند آزاد باشد زیرا او تنها موجودی است که برای وجود داشتن به هیچ چیز جز خودش متکی نیست. متیو کیسنِر فیلسوف این را «آزادی مطلق» مینامد. اگرچه انسانها هرگز نمیتوانند به آزادی مطلق دست یابند، اما میتوانند آزادی نسبی یا «درجاتی از آزادی» را مدنظر قرار دهند.
اما در اینجا نیز این ایده باز به خوداتکایی مرتبط است. کیسنر توضیح میدهد: «اگر به خاطر حرفهای یک فروشنده انتخاب کنم که یک خودروی جدید را بخرم، میتوان گفت نسبت به زمانی که این انتخاب نتیجه ترجیحات و استدلالهای خودم باشد، از خوداتکایی و بنابراین آزادی و اختیار کمتری برخوردارم».
استدلال به سوی آزادی نسبیاستدلال میتواند به افزایش آزادی نسبی فرد کمک کند. درک خطوط علیت، (نحوه ارتباط و اثرگذاری حالات بر یکدیگر) میتواند به درک آنچه بر ما اثر میگذارد و نیروهای خارجی که پیوسته به ما شکل میدهند کمک کند. وضوح داشتن در مورد آن ارتباطات علّی به معنای داشتن ایدههای کافی در مورد واقعیت است.
بنابراین، اگرچه انسانها از نظر متافیزیکی آزاد نیستند، اما میتوانند با درک چرایی چیزها به آن شکل که هستند، به آزادی نسبی دست یابند. در این مفهوم دوم، ما میتوانیم به گونهای آزاد باشیم که قدرت ما را برای فعال بودن افزایش دهد. به گفته گیتنز: «هرقدر خدا را بیشتر درک کنیم (…) بیشتر درک میکنیم که بخشی از او هستیم و چنین درکی به ما کمک میکند از آسیب دوری کنیم و آنچه را دنبال کنیم که برای ما خوب است».
از این دید، اسپینوزا شبیه رواقیون است. او متقاعد شده که پذیرش ضرورت راه آزادی و فضیلت است.
آزادی به عنوان تسلط بر احساساتخودنگاره (مرد ناامید)، گوستاو کوربه، ۱۸۴۳–۱۸۴۵
اسپینوزا تعریف دیگری از آزادی و اختیار هم دارد: تسلط بر احساسات.
ما از طریق آگاهی و عقل میتوانیم علایقمان را درک کنیم. وقتی احساساتمان را درک کنیم، دیگر اسیر آنها نمیشویم. برای نمونه، افراد مبتلا به اعتیاد آزاد نیستند چون اعتیاد آنها سبب ایجاد احساسات و اعمالی میشود که مخالف عقل است.
اسپینوزا به عنوان یک خردگرا به تسلط بر احساسات از طریق درک عقلانی معتقد بود. با به دست آوردن بینش در مورد علل و مکانیسمهای احساسات خود، میتوانیم دلیل پدیدار شدن احساسات و اثرگذاریشان را بر اعمالمان را درک کنیم. در مورد این مفهوم آزادی به خودآگاهی مربوط میشود. در مورد اعتیاد، میتواند به شناسایی منابع اعتیاد کمک کند، مثلاً فقدان معنا، احساس تنهایی و یک بُعد فیزیولوژیکی مرتبط با پرهیز.
در مجموع، فرد از راه عقل، میتواند ایدههای مناسبی در مورد نیروهای علّی بیرونی شکل دهد که او را به کاهش انگیزه، قدرت و در نهایت یک زندگی غمانگیز سوق میدهد. در مقابل، آزادی راه برخورداری از یک زندگی شاد را محکم میکند. نبود آزادی اسارت است. اسپینوزا مینویسد: «وقتی انسان طعمه عواطف خود شود، ارباب خودش نیست، بلکه تحت سلطه بخت قرار میگیرد.»
نکته ظریفی را باید افزود: تسلط بر احساسات شامل سرکوب یا حذف احساسات نمیشود، بلکه منظور هدایت آنها از طریق عقل است. شاید به دلیل همین واقعیت است که این مفهوم آزادی درمانگر است و همانطور که کیسنر خاطرنشان میکند، به این معنا نیز هست که اسارت «فی نفسه اسارت عواطف نیست، بلکه اسارت هدایت شدن توسط احساسات غیرمنطقی است».
نتیجهگیری نهاییهنگام صحبت درباره زندگی اسپینوزا، بر اشتغال او به تراشیدن عدسیها بهعنوان روشی استعاری برای خلاصه کردن هدفش از دیدن واضحتر تأکید کردیم. اکنون، میتوانیم این نکته را بیفزاییم که توانایی استدلال (بدست آوردن ایدههای کافی در مورد پیوندهای علّی خود) میتواند نمایانگر لنزها باشد.
تنها در این صورت است که میتوانیم ببینیم که آزادی انجام آنچه که میخواهیم (توهم آزادی اراده) نیست، بلکه درک جایگاه خود در خطوط و سطوح هستی است. فهمیدن یعنی آزاد بودن.
البته، این ادعا که ما مفهوم اسپینوزا از اختیار و آزادی را در اینجا روشن کردهایم، گستاخانه خواهد بود. غنا و پیچیدگی کار او همچنان افراد کنجکاو را مجذوب خود میکند. این مقاله بیش از این که یک مرور کلی باشد، تشویقی برای آشنایی با اسپینوزا است. شاید به همین دلیل، هگل در «سخنرانیهای خود درباره تاریخ فلسفه» نوشت: «شما یا اسپینوزایی هستید یا اصلاً فیلسوف نیستید».
کانال عصر ایران در تلگراممنبع: عصر ایران
کلیدواژه: اسپینوزا انسان آزادی و اختیار آزادی نسبی انسان ها درک کنیم ایده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۹۲۸۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نیروی دریایی آمریکا چند هواپیما و از چه انواعی در اختیار دارد؟ (+عکس)
نیروی دریایی ایالات متحده (USN) شاخه دریایی ارتش ایالات متحده است و قوی ترین نیروی دریایی در جهان است. نیروی دریایی آمریکا که در سطح بین المللی در آبهای عمیق اقیانوسهای باز فعالیت میکند، یک نیروی آماده رزم است که وظیفه دفاع از منافع این کشور در آب های دور از سرزمین اصلی این کشور را بر عهده دارد.
به گزارش روزیاتو، در حالی که تاریخچه نیروی دریایی آمریکا به دوران استعمار بریتانیا باز می گردد، اما قدرت آن تا زمانی که در اوایل قرن گذشته شروع به ساختن کشتیهای فوقالعاده غول پیکر و ترسناک کرد، با سایر نیروی دریایی جهان قابل مقایسه نبود. چند ماه پس از اینکه یک خلبان غیرنظامی به نام یوجین الی نشان داد که چگونه میتوان از هواپیما برای نظارت و گشت زنی استفاده کرد، نیروی دریایی ایالات متحده اولین هواپیمای خود را به نامCurtiss Model E A-1 Triad تحویل گرفت.
نیروی دریایی ایالات متحده شروع به استفاده از هواپیما می کندپس از فرود موفقیت آمیز هواپیمای مجهز به شناور در کنار یک کشتی، گلن کرتیس که در زمینه تولید هواپیما فعالیت داشت، نیروی دریایی را در مورد مفید بودن این هواپیما متقاعد کرد. کرتیس سپس نشان داد که چگونه می توان این هواپیما را در یک قایق بارگیری کرد و با استفاده از جرثقیل به آب بازگرداند.
اولین ایستگاه هوایی نیروی دریایی ایالات متحده در خلیج پنساکولا در فلوریدا و در ژانویه ۱۹۱۴ افتتاح شد، پنج ماه قبل از شروع جنگ در اروپا. با احتمال حمله به کشتی های آمریکایی توسط زیردریایی های U-boat آلمان در سال ۱۹۱۶، نیروی دریایی ایالات متحده توصیه کرد که ایستگاه های هوایی در پایگاه های نیروی دریایی در امتداد خط ساحلی ایجاد شود.
عصر ناوهای هواپیمابرپس از پی بردن به اهمیت داشتن نیروی هوایی در طول جنگ جهانی اول، برنامه ریزان نظامی شروع به جستجوی راه های بیشتری برای استقرار هواپیماها روی کشتی ها کردند. علیرغم اینکه نیروی دریایی امپراتوری ژاپن ناو شبه هواپیمابر Hōshō را در سال ۱۹۲۲ به آب انداخت، اولین ناو هواپیمابر هدفمند، HMS Hermes بود که در سال ۱۹۲۴ به آب انداخته شد. این ها و کشتی های مشابهی که در ادامه ساخته شدند به کشتی های ناوگان بر یا fleet carrier معروف شدند.
پس از معرفی ناوهای هواپیمابر، جنگ دریایی وارد مرحله جدیدی شد و کشتیها دیگر برای اعمال قدرت به توپ های بزرگشان وابسته نبودند. چند کاره بودن یک ناو هواپیمابر برای اولین بار در سال ۱۹۴۰ نشان داده شد، وقتی که هواپیمای برخاسته از روی ناو HMS Illustrious سه کشتی جنگی ایتالیایی را در خلیج تارانتو در جنوب ایتالیا غرق کرد.
پس از حمله غافلگیرانه ژاپن به پرل هاربر در ۷ دسامبر ۱۹۴۱ با استفاده از شش ناو هواپیمابر، آشکار شد که جنگ دریایی وارد مرحله جدیدی شده است. در تلافی حمله ژاپن، نیروی دریایی ایالات متحده وارد ۱,۰۰۰ کیلومتری حریم سرزمین اصلی ژاپن شد و در ۱۸ آوریل ۱۹۴۲، ۱۶ بمب افکن B-25 را از روی عرشه ناو USS Hornet برای حمله به توکیو به پرواز درآورد.
از جنگ جهانی دوم، ناوهای هواپیمابر نیروی دریایی ایالات متحده در جنگ کره، جنگ ویتنام و درگیری های مختلف در سراسر خاورمیانه شرکت داشته اند.
هواپیمای فعلی که توسط نیروی دریایی ایالات متحده استفاده می شودهواپیماهای آموزشی نیروی دریایی ایالات متحده
Beechcraft T-34 Mentor: مشتق شده از مدل ۳۵ Bonanza است. T-34 Mentor یک هواپیمای تک موتوره پروانه ای است که از اواخر دهه ۱۹۴۰ برای آموزش خلبانان استفاده می شود.
Northrop F-5: اف-۵ در اواخر دهه ۱۹۵۰ توسط شرکت نورثروپ طراحی شد و یک جنگنده برتری هوایی و هواپیمای حمله زمینی سبک است. نیروی دریایی ایالات متحده و نیروهای تفنگدار ویژه دریایی این کشور از F-5 به عنوان هواپیماهای آموزشی در نقش دشمن استفاده می کنند.
McDonnell Douglas T-45 Goshawk: هنگامی که نیروی دریایی ایالات متحده به دنبال یک جت آموزشی جدید برای جایگزینی T-2 Buckeye و TA-4 Skyhawk خود در اواخر دهه ۱۹۷۰ بود، مک دانل داگلاس و British Aerospace (BAe) را برای ساخت نسخه دریایی از Hawk انتخاب کردند.
Northrop T-38 Talon: یک جت آموزشی دو موتوره مافوق صوت با دو سرنشین است که برای نیروی هوایی ایالات متحده (USAF) طراحی و تولید شده است. نیروی دریایی نیز از Northrop T-38 Talon در مدرسه آموزش خلبانی خود در پتوکسنت ریور، مریلند استفاده می کند.
Beechcraft T-6 Texan II: بر اساس Pilatus PC-9 سوئیسی، Beechcraft T-6 Texan II یک توربوپراپ تک موتوره است که برای آموزش عمده هوانوردی دریایی استفاده می شود.
هواپیماهای ترابری نیروی دریایی ایالات متحده
Bell Boeing V-22 Osprey: هواگرد V-22 Osprey ساخت بل بوئینگ یک هواپیمای نظامی چند ماموریتی و روتور کج با قابلیت های VTOL و STOL است، طراحی شده برای ارائه قابلیت های ترابری هوایی یک هلیکوپتر با عملکرد کروز یک توربوپراپ.
Lockheed C-130 Hercules: در اصل به عنوان یک هواپیمای حمل و نقل نیرو، پزشکی و بار طراحی شده بود، هواپیمای توربوپراپ لاکهید C-130 هرکولس با چهار موتور خود برای انجام چندین ماموریت از جمله سوخت گیری هوا به هوا استفاده می شود. نیروی دریایی ایالات متحده برخاست و فرود روی ناو هواپیمابر را با C-130 انجام داده اما این هواپیمای ترابری هرگز روی یک کشتی مستقر نشده است.
C-38A Courier: این هواپیما هنگامی که در دست غیرنظامیان است با نام جت تجاری Gulfstream G100 شناخته می شود اما نیروی دریایی ایالات متحده از C-38A Courier به عنوان یک هواپیمای پشتیبانی آزمایشی و ارزیابی استفاده می کند.
C-40 Clipper: نسخه نظامی بوئینگ ۷۳۷NG که توسط نیروی دریایی به عنوان هواپیمای حمل بار و مسافر استفاده می شود.
C-26 Metroliner: هواپیمای C-26 Metroliner ساخت Fairchild یک هواپیمای با دو موتور توربوپراپ است که توسط نیروی دریایی برای واکنش سریع در زمینه حمل بار و مسافر استفاده می شود.
C-20 Grey Ghost: C-20 Grey Ghost یک نسخه نظامی از Gulfstream IV است که نیروی دریایی برای حمل و نقل VIP استفاده می کند.
C-12 Huron: هواپیمای C-12 Huron ساخت Beechcraft یک نسخه نظامی از پرنده دو موتوره توربوپراپ Beechcraft Super King Air است. نیروی دریایی از C-12 Huron برای پشتیبانی سفارت، تخلیه پزشکی و به عنوان یک هواپیمای مسافربری و حمل بار سبک استفاده می کند.
Grumman C-2 Greyhound: هواپیمای C-2 Greyhound یک هواپیمای باری دو موتوره با بال بالا است که توسط نیروی دریایی برای تحویل محموله، ارسال پستی و رساندن مسافران به ناوهای هواپیمابر نیروی دریایی استفاده می شود.
هواپیمای گشت دریایی نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا
Lockheed P-3 Orion: طراحی شده بر پایه هواپیمای مسافربری L-188 Electra ساخت لاکهید، P-3 Orion یک هواپیمای ضد زیردریایی و نظارت دریایی چهار موتوره توربوپراپ است که برای نیروی دریایی ایالات متحده ساخته شده است.
Boeing P-8 Poseidon: هواپیمای P-8 Poseidon که از بوئینگ ۷۳۷-۸۰۰ غیرنظامی گرفته شده است توسط نیروی دریایی به عنوان یک هواپیمای گشت دریایی و شناسایی استفاده می شود.
هواپیماهای جنگ الکترونیک نیروی دریایی ایالات متحده
EP-3 Orion: لاکهید EP-3 یک نسخه شناسایی سیگنال های الکترونیکی از P-3 Orion است. نیروی دریایی از EP-3 به عنوان هواپیمای رهگیری ارتباطات استفاده می کند.
EA-18 Growler: این پرنده نظامی یک نسخه ناونشین از Boeing F/A-18F Super Hornet دو سرنشینه است. نیروی دریایی از AE-18 Growler برای جمینگ تاکتیکی و حفاظت الکترونیکی برای نیروهای نظامی ایالات متحده در سراسر جهان استفاده می کند.
E-6 Mercury: بر اساس Boeing 707-300، هواپیمای Boeing E-6 Mercury به عنوان مرکز کنترل و فرماندهی هوابرد عمل می کند.
هواپیماهای آواکس نیروی دریایی ایالات متحده
Northrop Grumman E-2 Hawkeye: این پرنده یک هواپیمای ناونشین هشدار اولیه تاکتیکی هوابرد است که در همه شرایط آب و هوایی قابلیت انجام عملیات دارد.
هواپیماهای جنگی نیروی دریایی ایالات متحده
F/A-18E/F Super Hornet: جنگنده F/A-18E/F Super Hornet ساخت کمپانی بوئینگ یک سری از جت های جنگنده چند منظوره سوپرسونیک ناونشین است.
F-35 Lightning II: جنگنده F-35 Lightning II ساخت لاکهید مارتین همان نسخه مخصوص نیروی دریایی از F-35 Lightning است که با نام F-35C شناخته می شود. F-35C که قادر به برخاستن کوتاه و فرود عمودی (STOVL) است، یک هواپیمای جنگی تک موتوره و پنهانکار چند منظوره است که می تواند برای انواع ماموریت ها استفاده شود.
تا ۱۸ جولای ۲۰۲۳، تعداد کل هواپیماها و هلیکوپترهای عملیاتی نیروی دریایی ایالات متحده ۴,۰۱۲ فروند اعلام شده است.
کانال عصر ایران در تلگرام